جدول جو
جدول جو

معنی حب المنتن - جستجوی لغت در جدول جو

حب المنتن
(حَبْ بُلْ مُ تِ)
معجونی است که فالج و لقوه را سودمند آید و قولنج و درد مفاصل را نفع ده 0د و عسر بول و حیض رفع کند. صفت آن اشق و سگبینج و جاوشیر و مقل و حرمل یا تخم سداب و شحم حنظل وصبر سقوطری و تربد و پوست هلیلۀ زرد و انذروت از هر یک پنج مثقال اشق و سگ بینج و مقل را در آب کنند تاحل کرده باقی ادویه را کوفته و بیخته بدان بسریشند و حب ها ساخته از دو درم تا دو مثقال میل فرمایند - انتهی. و در بعض نسخ: سگ بینج و اشق و جاوشیر و مقل و حرمل یا تخم سداب و شحم حنظل از هر یک سه درم صبر سقوطری و تربد از هر یک پنج درم فرفیون و جندبیدستر ازهر یک درمی جاوشیر و اشق و مقل را در آب کنند تا حل گردد باقی ادویه را کوفته و بیخته بدان بسرشند و حب ها ساخته از سه درم تا چهار درم رغبت فرمایند. و صاحب ذخیرۀ خوارزمشاهی گوید: بگیرند صبر و تربد از هر یکی نیم درمسنگ. جندبیدستر، فرفیون از هر یکی دانگی. مقل، اشق، جاوشیر، سکبینج، هزاراسفند، از هر یکی دودانگ. حب کنند بآب گندنا. این جمله یک شربت باشد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَبْ بُلْ مِ شَ)
رجوع به حب المنسم شود
لغت نامه دهخدا
(حَبْ بُلْمِ سَ)
صاحب اختیارات گوید: حبی است به مقدار فلفلی و لون وی میان سرخی و زردی بود و بغایت املس و خوشبوی بود و زودشکن و مغز آن بغایت سفید بود و معطر و اهل یمن و اهل حجاز در عطریات بکار دارند و طبیعت وی گرم و خشکست در دویم و استرخاء معده سرد را بغایت مفید بود و قوّت تمام دهد و هضم را یاری دهد و نشف رطوبات کند و مقوی احشاء سرد بود و با عسل اعصاب را نافع بود و باه را زیاده کند. و صاحب تحفه آرد: به نون بعد از میم و سین مهمله لغت عربی. اسم دانه ایست خوشبو شبیه به حب البطم و از آن کوچکتر بقدر فلفلی و از حجاز و یمن خیزد و گویند فلنجه است و درخت او شبیه به شمشاد است در دوم گرم و خشک و مقوی معده و مسخن و مبهی و مفرّح و مجفف رطوبات غریبه و مقوّی هاضمه و مفتح و مفتت حصاه و مدر و رادع بخارات ومصدع و مصلحش شیر و شربتش یک مثقال و بدلش کبابه است. و ابن البیطار آنرا حب المیشم با یاء مثناه تحتانی و شین ضبط کرده و گوید: قال التمیمی، هو حب یشبه البطم او حب الفقد و فی مقداره و لونه، مابین الصفره و الحمره و هو املس الظاهر ذکی ّالرائحه طیب النشر، فیه عطریه ذکیّه یؤدی الی رائحه الافاویه یزعم قوم انه یجلب من سفاله الهند و یدخل فی کثیر من طیب النساء و افاویهن و اکثر من یستعمله فی الطیب اهل الیمن و اهل الحجاز و لیس یعرفه اهل العراق و اهل المصر و الشام و هو عند اهل الیمن و اهل الحرمین کثیر معروف و هو حارّ یابس فی الثانیه نافع للمعده الرطبه المسترخیه. مسخن لها و مقوّلها. معین علی الهضم ینشف الرطوبات الغالبه علی مزاجها - انتهی
لغت نامه دهخدا
(حَبْ بُلْ مُ)
حب قر. حبقر. تگرگ، یخچه. سکاچه. حب الغمام. برد. حب المزنه. عبقر. عب. شخکاسه
لغت نامه دهخدا
(حَبْ بِ مُ تِ)
رجوع به حب المنتن شود
لغت نامه دهخدا
حبی است که از ترکیب اشق و سکبینه و گاوشیر و مقل و تخم سداب و حنضل و پوست هلیله زرد و انزروت ساخته میشده و در طب قدیم در تدوای فالج و درد مفاصل و ناراحتی های اعصاب بکار میرفته حب منتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حب المنشم
تصویر حب المنشم
مصحف حب المنسم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حب المنسم
تصویر حب المنسم
فلنجه از گیاهان فلنجه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حب المزن
تصویر حب المزن
یخچه تگرگ تگرگ
فرهنگ لغت هوشیار